نویسنده : اشکان ارشادی
تا آنجا که بیاد دارم و همیشه همینجور بود تا اینکه بعداز سن بیست و پنج همهچیز دگرگون شد.
پرطرفدارش کنید چون به پاس زحمات مادرم است و قصد دارم نشانش بدم. تشکر
خواهشا ، کسانیکه دو مطلب قبل رو نخواندند ، بخوانند تا بتوانند تشخیص دهند که چه میگذره ؛ همچنین لطف و منت بگذارند برای این مطلب و مطلبهای قبلی نظری بگذرانند چون مرا که برادر مسلمانشان هستم رو یاری می دهند. بقیه نیز به عمل مرا م دهند و گذاشتن نظری عمومی با درج نکاتی تنها چند دقیقه زمان نمی برد. تشکر
سه چالش گذاشتم ام که همه خطاب به خود منست و شما م می دهید که در دین نیز ذکر آن رفته است. مگر بنده را قابل ندانید.
تشکر از یارانی که کم و بیش نظر دادهاند. برخی کامل ، برخی هم فعلا
تا این سن ، موهایم رو مادرم کوتاه می کرد و تمام لباسهای تنم دوخت مادرم بود ، البته زحمت خاله عزیزم رو فراموش نکنم. مادرم دبیر بود و فردی تحصیلکرده که کارشناسی آن زمانهای قدیم را داشت. همان مدارکی که امروزه در موردش میگند برابر با x وy هست. وقتی سیکل و دیپلم رو میگند ارزش مهندسی امروزه رو داره ، پس مدرک مادر من باید ارزش دکترای الان رو داشته باشه!
ادامه مطلب
درباره این سایت